سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در پى جنازه‏اى مى‏رفت ، شنید مردى مى‏خندد فرمود : ] گویا مرگ را در دنیا بر جز ما نوشته‏اند ، و گویا حق را در آن بر عهده جز ما هشته‏اند ، و گویى آنچه از مردگان مى‏بینیم مسافرانند که به زودى نزد ما باز مى‏آیند ، و آنان را در گورهاشان جاى مى‏دهیم و میراثشان را مى‏خوریم ، پندارى ما از پس آنان جاودان به سر مى‏بریم . سپس پند هر پند و پند دهنده را فراموش مى‏کنیم و نشانه قهر بلا و آفت مى‏شویم . [نهج البلاغه]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
مشق عشق
  • کل بازدیدها: 17718 بازدید

  • بازدید امروز: 1 بازدید

  • بازدید دیروز: 0 بازدید
  • شعر از شب
    علی طاهری ( 86/9/6 ساعت 1:13 ع )
    بانگ آمد که ای نوگل باغ خزان-d آن بهاری بود که خود کردی خزان
    قلب تو آیینه بود و چشم تو آب زلال آن دو را نا پاک کردی بی مجال
    رفتی و پشت سرت نا آباد شد هر چه رشته کرده بودی بر باد شد
    رفتی آنجایی که گفتنش را بیم بود فکر آن.خواب و خیال شب از نیم بود
    هر چه رفتی و رفتی آخر ز خود شنفتی چه کار کردی که حالا هی از نفس میفتی
    چه کردی که چشمات بی خواب و خیالند چه کردی که قلبت و روحت هر دو بی حالند
    آنجاست که باید راهت را بیابی نه اینکه مشکل را حل کنی بی فکروغیابی
    آنجاست که شیطان بر تو گوید تو دیگر راه خود را در نیابی
    تو باید مشکلت هموار سازی تو باید قلب شیطان بیمار سازی
    برگردی و لحظه‌ای آرام گیری نگاهت بر شعاع آفتاب بام گیری
    دست بر سجاده گیری و رو به او دو دست نفس خود دردام گیری
    به او گویی که کارم اشتباه بود مرا دریاب گذشته هر چه بود از بلا بود
    بشنو از(( شب)) این همه را رفته‌ام هر چه گفتم عین آنرا کرده‌ام
    بشنو. این راه تو هم زود گذران که من از این راه دیر بگذشته‌ام

  • نظرات دیگران ( بدون )

    =============================================================
  • دیدن
    علی طاهری ( 86/8/26 ساعت 8:41 ع )
    حتما یه سری به آرشیو ها بزنید. کم هستن اما بد نیستن .منتظرتون هستم.

  • نظرات دیگران ( بدون )

    =============================================================
  • زمونه
    علی طاهری ( 86/8/26 ساعت 8:40 ع )
    امروز می نویسم از زمونه .همون که برای هیچ کس نمیمونه.همون که الان داره یکی از تلخترین روهای خودش و به ما جوونا نشون میده.سختی هاش جفت پا پریده رو کمر ما جوونا و لی لی بازی میکنه.البته برای هر قشری چهره خاصی داره ها برای بی پول‌ها چهره‌ای که اکثر ما میشناسیمش.برای پولدارها چهرهای کاملا متفاوت یعنی به خاطر پول زیاد آزادی زیاد دارن و از اونور پشت بام میفتن پایین (فکر کنم حرف منو فهمیدی دیگه لازم نیست بیشتر توضیح بدم).من تمام منظورم از گفتن این حرف‌ها این بود که بگم ما اگر بخوایم زیر دست زمونه باشیم همیشه ... پس باید زمونه رو به دست بگیریم با تلاش .پشت کار . فکر.
    البته لبخند حتی به سختیاش.

  • نظرات دیگران ( بدون )

    =============================================================
  • مشق نکات
    علی طاهری ( 86/8/24 ساعت 1:43 ع )
    هر کس بد ما به خلق گوید///////ما چهره به غم نمیخراشیم

    ما خوبی او به خلق گوییم ////////تا هر دو دروغ گفته باشیم

  • نظرات دیگران ( بدون )

    =============================================================
  • تاذ
    علی طاهری ( 86/8/20 ساعت 3:36 ع )
    سلام

  • نظرات دیگران ( بدون )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    پارک لاله
    [عناوین آرشیوشده]

    =============================================================